بازار سیگنال فروشی بورس، باز هم داغ شد/ پکیج فروشها به صف شدند
تاریخ انتشار: ۵ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۶۰۴۴۶۸
به گزارش قدس آنلاین با صعودی شدن بازار سرمایه و داغ شدن بازار در ۳ ماه اخیر باز هم برخی از افرادی که مردم را به صورت بی مهابا در سال ۹۹ به بورس دعوت میکردند، اکنون نیز دوباره فعال شده و به کارهای متعددی اعم از سیگنال فروشی، پکیج فروشی و دادن سیگنالهای فضایی مشغول شده اند.
از گفتگو با صدا و سیما در اوج بورس تا بازگشت دوباره
یکی از این افراد که در سال ۹۹ سیگنال بورس ۳ میلیون واحدی و بیشتر داده بود و حتی این اظهارات را در گفتوگوی تلویزیونی نیز به کار برده بود، اکنون نیز دوباره فعال شده و حتی با گفتن اظهاراتی مانند شاخص کل بورس باید هم اکنون هفت میلیون واحد میبود فرار رو به جلوی خوبی را انجام داده و ضرر بسیاری از مردمی که با اظهارات وی خرید و فروش کرده بودند را به گردن نمیگیرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پکیج فروش و کانالهای Vip
نوید رجایی کارشناس بازار سرمایه در این باره به مهر میگوید: روزهای خوب بورس باعث شده تا بسیاری از افراد چند ماه جهنمی را به طور کل فراموش کنند. قبل از زمان ریزش بازار بسیاری از کانالهای تلگرامی و افرادی که خود را از بزرگان معرفی میکردند با معرفی سهمهای سفته بازی و خالی کردن بر سر مردمان بی نوا ضرر بسیار هنگفتی به بازار وارد کردند. سازمان بورس با تمام قدرت تلاش کردن جلوی فعالیت این افراد گرفته شود اما واقعیتی که باید پذیرفت قدرت فضای مجازی از مقررات بیشتر است و در نتیجه این افراد به راحتی توانستند اهداف خود را پیش ببرند.
رجایی اضافه میکند: شما فرض کنید معامله گر بسیار خوبی هستید و بازار را به خوبی میشناسید پس دلیلی ندارد کانالی تأسیس کنید و از مردم پول بگیرید چرا که سود شما از یک معامله به طور قطع از کانال وی ای پی بیشتر است. متأسفانه شرایط اقتصادی باعث شده تا مردم برای گرفتن چند درصد سود بیشتر وسوسه شوند وارد این کانالها شوند در حالی که اکثر ادمین های کانال توانایی تجزیه و تحلیل یک سهم را ندارند و این افراد فقط زمانهایی سود میکنند که بازار سبز رنگ است و سوار برموج هستند.
این کارشناس بازار سرمایه تصریح میکند: برای پی بردن به عمق فاجعه بهتر است بازگشتی به زمان ریزش بورس در سال ۹۹ داشته باشیم. قبل از ریزش سیگنالهایی راجع به عددهای نشدنی مثل شاخص ۱۰ میلیونی به مردم داده میشد که این شاخص در آن زمان با واقعیتهای اقتصادی همخوانی نداشت اما بعد از ریزش همین کانالها اقدام به عدم فعالیت کردند و یا با تغییر کاربری وارد بازار رمز ارز شدند. از سوی دیگر بسیاری از به اصطلاح بازیگرانی که سهام را پروژه میکنند نیاز به کانالهایی دارند تا با پمپاژ اخبار مثبت برای سهم مذکور خریدار پیدا کنند و زمانی که با ظاهر قهرمانانه ادمین های کانال درباره کمک به مردم نظر میدهند اما در باطن در حال خالی کردن سهام بر روی سر افرادی هستند که متأسفانه اطلاعی از وضعیت موجود ندارند.
رجایی در پایان خاطرنشان میکند: به شخصه یکی از عاملهای مهم در وضع موجود را نبود چارچوب و مقررات مناسب سازمان بورس میدانم چرا که تحلیل گرانی که در گذشته خالصانه به بررسی روند یک سهم میپرداختند را به نوعی ممنوع الکار کردند و این وضعیت کماکان نیز ادامه دارد. زمانی که شما جلوی نور را بگیرید نباید از تاریکی گلایهای داشته باشید و مسؤولان باید به گونهای عمل کنند تا تحلیلگران خبره مجدد فعال شوند.
به طور کلی پیشنهادم به مردم این است به هیچ وجه سمت کانالهای وی ای پی نروند و بر اساس تحلیل خود و اطلاع مفید از تحلیلگران برجسته معاملات خود را انجام دهند و اگر اطلاعی در این زمینه ندارند بهتر است خرید و فروشهای خود را به سبدگردان های معتبر بسپارند.
سختگیری سازمان بورس در جذب نیرو برای کارگزاریها و افزایش فعالیتهای غیررسمی
یکی از گلههایی که برخی از فعالان بازار سرمایه کرده و آن را موجب افزایش بی قانونی و سیگنال فروشی و پکیج فروشی میدانند، سخت گیری سازمان بورس برای جذب نیرو در شرکتهای کارگزاری، سبدگردان ها و صندوقهای بورسی است، این شرکتها برای جذب نیرو باید افرادی را بپذیرند که دارای مدرک تحلیلگری بازار سرمایه هستند و حتی دانشجویان اقتصاد و رشتههای مرتبط با بورس نیز تا زمانی که مدرک خود را نگرفته و از سد مجوزهای سفت و سخت سازمان بورس عبور نکنند حتی نمیتوانند به عنوان کارآموز در شرکتهای بورسی فعالیت کنند.
بررسیها نشان میدهد این قانون باعث شده بسیاری از مستعدان بازار سرمایه نتوانند به طور رسمی در شرکتهایی مرتبط با بازار سرمایه فعالیت کرده و از این رو دست به کارهای دیگر مانند سیگنال فروشی دست زده و برخی دیگر نیز تنها به تحلیل شخصی برای خود فعالیت میکنند در صورتی که بسیاری از کارگزاریها و شرکتهای بورسی از کمبود نیروی حرفهای رنج میبرند.
در رشتههای علوم پزشکی، مانند رشته داروسازی دانشجو میتواند بعد از پاس کردن واحدهای اولیه به فعالیت در داروخانه بپردازد، در رشته پزشکی نیز دانشجو باید به عنوان کارآموز در دانشگاههای علوم پزشکی بر سر مریض حاضر شده و طبابت را به طور عملی بیاموزد، اما دانشجوی رشته مالی نمیتواند حتی به عنوان کارآموز به فعالیت در شرکتهای بورسی بپردازد و این رویه میتواند تعدد افراد غیرقانونی را برای تحلیل افزایش داده و نظارت را سخت کند.
یک روز متخصص بازار رمزارز، روز دیگر متخصص بازار طلا
یکی از نکات دیگر برخی از افراد سودجو هستند که وقتی هر بازاری داغ است متخصص و کارشناس آن میشوند، روزی که بازار رمزارز به اوج خود در ۶۰ هزار دلار میرسد متخصص بیت کوین و دوج کوین شده و از تارگت های ۱۰۰ تا ۲۰۰ هزار دلاری برای بیت کوین صحبت میکنند، اما زمانی که بازار ریزشی شود مدام از گزینه سل یا پیش فروش صحبت میکنند.
این نوع افراد وقتی که بازار طلا در اوج قیمتی باشد به همه پیشنهاد خرید طلا کرده و برای آن نیز دلیلهای منطقی مانند افزایش تورم جهانی و ریسکها رو میکنند، اما وقتی بازار میریزد، ریزش را ذات بازار دانسته و تنها به صبر توصیه میکنند.
وقتی هم بورس مانند هفتههای قبل صعودی باشد باز هم به بورس وارد شده و سیگنالهای نجومی برای هر سهم گفته و مدام از سهمهای رانتی سخن به میان میآورند. باید با این نوع افراد به صورت قانونی برخورد شود تا احترام و ساحت تحلیلگری در اقتصاد حفظ شود.
سیگنال دادن در بازار طلا و سکه جرم نیست اما در بورس جرم است
اما یکی دیگر از نکاتی که مورد اعتراض فعالان بازار سرمایه شده است قوانین سفت و سخت سازمان بورس برای سیگنال دادن و بی قانونی در بازارهای موازی مانند سکه و طلا و خودرو و مسکن است، حمید اسدی حقوقدان و فعال بازار سرمایه در این باره نوشت: کدام یک جرم است؟
۱. قراردادهای صوری مالک برجی مسکونی برای افزایش قیمت واحدها
۲. خرید و فروش سکه و ارز بدون تحویل واقعی و در راستای افزایش قیمت و سفته بازی
۳. پیج و کانال پولی سیگنال دلار و سکه
۴. پیج و کانال فروش مسکن
۵. پیج و کانال تحلیل رایگان شاخص کل
۶. حمایت بازیگر از سهم در راستای پیشگیری از کاهش قیمت و زیان سهامدار
موارد ۵ و ۶ جرم بوده اما موارد دیگر از لحاظ قانون مشکلی ندارد.
اگر قانون است باید برای همه بازارها باشد و نباید این قوانین در بازارهای سکه، ارز، مسکن و خودرو اعمال نشده و سفته بازان به راحتی قیمتهای یک منطقه مسکونی را بالا ببرند.
راه اساسی چیست؟
راه کنترل سیگنال فروشها تنها در آموزش جامعه و تسهیل کار قانونی در شرکتهای رسمی است، بررسیها نشان میدهد عده زیادی از افرادی که توانایی تحلیل و معامله در بازارهای مالی را دارند از حضور در شرکتهای کارگزاری، سبدگردان و.. محروم بوده و برخی از افرادی که توانایی فعالیت را نداشته و تنها مدرک قانونی برای کار را دارند توانسته اند در این نوع نهادها مشغول شوند، البته این نکته را نباید نادیده گرفت که عدهای از افرادی که در کارگزاریها فعالیت میکنند کاملاً حرفهای هستند اما متأسفانه مدرک گرایی سفت و سخت سازمان بورس مستعدهای دیگر را از حضور در شرکتهای بازار سرمایه محروم کرده است، با افزایش آموزش در جامعه و تسهیل سرمایه گذاری غیر مستقیم به دست افراد حرفهای و شرکتهای دارای مجوز میتوان معضل سیگنال فروشی را یک بار برای همیشه حل کرد.
منبع: خبرگزاری مهر
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: بازار سرمایه سیگنال بورس سیگنال فروشی بازار سرمایه سیگنال فروش سازمان بورس پکیج فروش کانال ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۶۰۴۴۶۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عبور از دژاووی بورسی
بازدهی منفی بورس به سومین روز متوالی رسید. شواهد امر نشان میدهد بخش بزرگی از ترس معاملهگران از یادآوری خاطرات ناخوشایند در اردیبهشت۱۴۰۲ نشأت میگیرد که کاهش شاخص کل بورس را در جهت مخالف با ارزندگی قیمت رقم زده است.
به گزارش دنیای اقتصاد، «دژاوو» یا «آشنا پنداری» به معنای تجربه احساس یادآوری عجیبی از خاطراتی است که آن را قبلا تجربه کردهاید. درست همین احساس در میان بورسبازان به سرعت در حال شیوع است؛ بهطوریکه وضعیت مذکور سبب تحلیلهای نادرست در بازار شده است؛ بنابراین هر روز فضای تحلیلی بازار ضعیفتر میشود و در این فضای غیرتحلیلی، فعالان بازار از واقعیتهای ارزندگی قیمت سهام غافل شدهاند.
اگر چه برخی فرضیات فعالان بازار بهطور مشخص به تکرار دخالت سیاستگذار در بورس بازمیگردد، اما «ارزندگی بورس» در مقایسه با بازارهای تورمزا وزنه سنگینی است که حتی به تنهایی میتواند از خروج نقدینگی ممانعت به عمل آورد. گفتوگوی کارشناسان نشان میدهد کاهش شاخص سهام در پنج سکانس قابل بررسی است.
بورس تهران روز گذشته ضمن تداوم روند نزولی شاخص سهام، تا حدودی بازدهی هفته نخست اردیبهشت را تخلیه کرد؛ همچنین شاخص مرز روانی ۲.۳ میلیون واحد را از دسترفته دیده و از ابتدای هفته با کاهش ارتفاع ۱.۵۴ درصدی مواجه شده است. در بازار دیروز معاملهگران در حالی فعالیت خود را شروع کردند که بهای دلار و طلا در مسیر افزایشی حرکت کردند و معاملهگران این بازارها روز هیجانی را پشت سر گذاشتند.
بورس با چنین کارنامهای در هفته دوم اردیبهشت عملا از رقابت با رقبای خود بازمانده است. تغییر مسیر بورس از روند صعودی به یکی از بحثبرانگیزترین موضوعات بازار مبدل شده است. کارشناسان بورسی مهمترین عامل سرعت گرفتن خروج پول حقیقی از تالار شیشهای را «یادآوری خاطرات تلخ اردیبهشت ۱۴۰۲» میدانند. در چنین فضایی یک عامل منفی میتواند بهانه اصلاح قیمتها و حجم معاملات باشد. این موضوع سبب شده هر خبری بتواند بر اندام نحیف سهامداران بیتجربه لرزه بیفکند.
برای سومین روز متوالی، خالص تغییر مالکیت سهام به نام معاملهگران حقوقی بازار ثبت شد. یکی از نکات مهم در معاملات روزهای قبل این است که نمادهای کوچکتر و صنایع کوچکتر بورسی با کاهش قیمت بیشتری مواجه شدند. بررسی کلیت بازار نشان میدهد در حال حاضر خبری از تقاضای معاملهگران خرد برای خرید سهام دیده نمیشود.
بازار سهام از ابتدای اردیبهشت تاکنون دو نیمه متفاوت را پشتسر گذاشته است. بورس اردیبهشت را توفانی آغاز کرد و با کسب بازدهی ۴.۳۵ درصدی وارد دومین هفته اردیبهشت شد. با توجه به اینکه در هفته قبل بازار متاثر از چند خبر بازدهی مثبت را ثبت کرده بود، همزمان با فروکش کردن تب اخبار مذکور و عبور از سطح ۲.۳ میلیون واحد، مجددا به روال سابق بازگشت. اخباری که توانسته بود بورس را سبزپوش کند در گام اول به آرام گرفتن تنشهای سیاسی کشور و بعد از آن به پیشروی دلار نیمایی مرتبط بودند.
بار روانی دو خبر مالیاتیبررسی معاملات روز گذشته نشان میدهد اکثر نمادهای بزرگ و کوچک بازار با افت تقاضا مواجه شدند. در همین حال افزایش قیمت ارز و طلا موجب شده است عطش تقاضا در میان سهامداران خرد رنگ ببازد. دستهای از کارشناسان بازار سرمایه، عقبگرد بورس در هفته جاری را به طور مستقیم مرتبط با مقاومت بانک مرکزی برای افزایش قیمت دلار نیما میدانند؛ البته این موضوع مورد اقبال همه تحلیلگران نیست.
در ابتدای هفته خبری در مورد اصلاح بند س تبصره ۶ قانون بودجه ۱۴۰۳ جهت تسهیل فعالیتهای اقتصادی در بازار منتشر شد، اما به دلیل اینکه سرنوشت این خبر همچنان با ابهام مواجه است بازار واکنش مثبتی به این مهم نشان نداد. با توجه به اینکه تصمیمات قطعی درمورد معافیت مالیاتی میتوانست نقطه آغازی برای رشد قیمت سهام باشد، اما ابهامات کنونی سردرگمی بورسبازان را به دنبال داشته است.
از سوی دیگر سهامداران تعلل دلار نیما برای استارت صعودی از سوی بانک مرکزی را مطابق با انتظارات بازار ارزیابی نمیکنند و معتقدند جهش نرخ دلار آزاد در نهایت باید منجر به رشد دلار نیما شود. این در حالی است که برخی از کارشناسان همچنان با تاکید بر ارزندگی سهم، معتقدند جاماندگی بورس بهزودی جبران خواهد شد. اما کماکان نمیتوان تحلیل دقیقی از وضعیت بازار ارائه کرد. این امر به وضعیت متغیرهای اثرگذار بر بورس بستگی دارد. با اینحال میتوان گفت نگرانی برخی افراد بیشتر از لحاظ ذهنی است. آنچه حالا موجب نگرانی اهالی بازار سهام شده است، عمدتا به رفتار دستهجمعی سرمایهگذاران خرد در مقابل شرایط کنونی بورس بازمیگردد.
فردین آقابزرگی، کارشناس بازار سرمایه، به دلایل تغییر مسیر بورس از مسیر صعودی اشاره کرد.
او با به تصویر کشیدن چند سکانس از افت ۱.۵۴ درصدی شاخص از ابتدای هفته اظهار کرد: طی معاملات روزهای گذشته ضعف تقاضا در سمت خرید بهخوبی نمایان بود. این موضوع حتی در کاهش ارزش معاملات بهوضوح نمایان شده است. در به وجود آمدن شرایط فوق دلایل مختلفی دخیل بوده است. در وهله اول یک اتفاق مهم بازار را به سمت احتیاط مضاعف پیش برد. دستکاری و تغییرات احتمالی در وضع قوانین مالیاتی یک شائبه را ایجاد کرده، اینکه آیا ممکن است اتفاقات اردیبهشت ۱۴۰۲ و دخالت در سازوکار قیمتی بازار مجددا رخ دهد؟ بند «س» تبصره ۶ قانون بودجه که مربوط به اعمال محدودیت در معافیت مالیاتی صندوقهای سرمایهگذاری با ارزش بیش از ۵۰۰ میلیارد تومان است، استارت نگرانی فعلان بورسی را زد.
از سوی دیگر بازار با یک ابهام بزرگ مواجه است. قانون «مالیات بر عایدی سرمایه» که اکنون همه بازارها را با چالش مواجه کرده است، در نهایت به نفع بورس خواهد بود. اما چرا بازار واکنش مثبت نشان نداد؟ دلیل رفتار منفی سهامداران را باید به نکات مبهم در مورد جزئیات این خبر گره زد.
مطمئنا افراد بخشی از منابعی را که در بازارهای خودرو، طلا، سکه و لوازم خانگی پارک کردهاند، بعد از قانون «مالیات بر عایدی سرمایه» به بورس وارد خواهند کرد. اکنون با توجه به اینکه از طریق قانون «مالیات بر عایدی سرمایه» دارایی افراد ردیابی خواهد شد، جابهجایی پول رخ خواهد داد که منشأ آن به قانون مذکور بازمیگردد.
به این صورت که با فاصله بسیار زیاد به نفع بازار سرمایه است، البته به شرطی که بند «س» اصلاح شود. این موضوع شوک جدیدی به بورس وارد کرد و مربوط به ابهامات آن است. مثلا فکر کنید قرار باشد دامنه نوسان قیمت را تغییر دهند. ابهامات بهوجودآمده در ابتدای امر میتواند بازار را شوکه کند. اما وقتی جزئیات خبر مشخص شود، طبیعتا از بار روانی منفی پیرامون آن کاسته خواهد شد.
به بیانی دیگر افراد آماتور در بازار سهام در رویارویی با این قبیل ابهامات بلافاصله در صف فروش قرار میگیرند. واقعیت امر این است که بازار به مرور زمان و در میانمدت نسبت به این مهم واکنش مثبت نشان خواهد داد. اما یکی از مهمترین دلایل ریزش بورس در هفته جاری را میتوان به ابهامات حاکم بر این خبر نسبت داد.
پیشروی بیاعتمادینکته دوم به بیاعتمادی حاکم بر بازار سرمایه برمیگردد. در شرایط فعلی سرمایهگذاران به دلیل تجربه تلخ سالهای قبل دچار «بورسهراسی» شدهاند. با توجه به حواشیای که سال قبل پیرامون نرخ خوراک پتروشیمیها به وجود آمد، بورس تهران با بیاعتمادی برای ورود پول درگیر شده است. بر همین اساس هر گونه اخباری که از سوی سیاستگذار منتشر میشود، فعالان بورسی را به لاک دفاعی فرومیبرد. درحقیقت این سیگنال به بازار مخابره شده است که دولت به دنبال تامین سرمایه از بورس است.
استیصال بازارگردانهاموضوع سوم به منع فروش بازار گردانها باز میگردد. حدود یک ماه است که بازار گردانها اجازه فروش سهام ندارند. این درحالی است که منابع بازار گردانها از محل فروش سهام به دست میآید. وقتی بازار گردانها منابع در اختیار نداشته باشند، بهمرور تحلیل میروند. سهام برخی شرکتهای بزرگ به دلیل این قانون کاملا رها شده است. معمولا شرکتهای بزرگ و شاخصساز رفتاری شبیه شاخص کل از خود نشان میدهند. اما در روزهای اخیر برخی از شرکتهای بزرگ با کاهش بیش از ۱.۵ درصدی قیمت سهام به دلیل منع فروش و نبود منابع درآمد بازارگردانها مواجه بودهاند. این موضوع در کلیت روند بازار موثر بوده است. حقوقیها نیز در چنین دامی گرفتار شدهاند.
فاصله دلار نیما و دلار آزادیکی از مسائلی که در روزهای اخیر اذهان اهالی بازار را درگیر کرده است، به موضوع نرخ دلار نیما باز میگردد. نشریات معتبری همچون «پلت» در حوزه پتروشیمی، معمولا متوسط قیمت را در بازه ۳ تا ۶ ماهه در نظر میگیرند. در واقع در این بازه زمانی متوسط قیمت برای اثرگذاری روی محاسبات و آثار سود و زیان در نظر گرفته میشود؛ بنابراین باید گفت نوسانات در یک دوره محدود چند روزه نمیتوانند چندان اثر محسوس و ملموسی بر درآمد شرکتها داشته باشند.
البته شرط این مهم به این موضوع بازمیگردد که نوسانات محدود، مقطعی باشند. اما از سوی دیگر فاصله بیش از ۵۰ درصدی نرخ دلار نیما با دلار آزاد خود مسبب ایجاد هراس در بازار است. در کل میتوان اینطور بیان کرد که ریزش روزهای اخیر بورس مرتبط با افت اندک دلار نیما نیست.